بیش از 4 دهه از فعالیت نخستین خط تولید فولاد در ایران می گذرد و طی این
مدت روش های متنوعی برای تولید این فلز استراتژیک به کار گرفته شده که در
حال حاضر استفاده از روش احیای مستقیم بیشترین سهم تولید را برعهده دارد و
پس از آن روش کوره بلند است که بخشی از سبد تولید فولاد را عهده دار است.
(البته در سال های اخیر روش های دیگری نیز توسط شرکت های خصوصی به ایران
منتقل شده و هم اینک نیز در حال فعالیت هستند.)
اما نکته ای که در سراسر جهان از سوی تولیدکنندگان فولاد به ویژه فولاد خام مورد تاکید قرار داشته و موسم آن نیز به تولیدکنندگان داخلی رسیده، همراستایی پیشرفت های این صنعت با مفاهیم جدید و روز اقتصاد و مهمتر از آن مسائل زیست محیطی است.
نکات زیست محیطی بدان سبب اهمیت بیشتری یافته اند که مقوله انسان و محیطی که در آن زندگی می کند، در کانون توجه قرار گرفته است به طوری که امروزه کمتر سازمانی این جسارت را به خود راه می دهد که سخن از توسعه به میان آورد اما نقش مسوولیت اجتماعی را نادیده انگارد. شاید به جرات بتوان گفت که تعدد روش های تولید فولاد و بهبودی که به طور مستمر شاهد آن هستیم، علاوه بر فشارهای رقابتی، به دلیل پاسخگو شدن شرکت ها و سازمان ها به حوزه مسوولیت اجتماعی است.
از سوی دیگر با توجه به اصل رقابت در بازارهای جهانی، همواره شاهد بالابردن استانداردهای تولید برای کاهش مصرف انرژی و ارتقای کیفیت محصول به منظور ارایه تولیدی قابل رقابت هستیم. به نظر می رسد رشد روز افزون علم و تکنولوژی، سبب بروز نیازها و خواست های جدید از صنعت فولاد شده و توقعات از این صنعت را بالا برده است .از مهمترین این نیازها می توان به ارتقاء کیفیت محصولات صنایع پایین دستی، افزایش سرعت تولید، کاهش مصرف انرژی، افزایش بازدهی تولید سایر صنایع و ساخت فولادهایی برای تأمین خواص مکانیکی مطلوب نظیر استحکام بسیار بالا، انعطاف پذیری بیشتر و ... اشاره کرد.
شرکت های بزرگ فولادی نیز برای پوشش تقاضاهای مبتنی بر فناوری، تحقیقاتی در جهت بهبود و توسعه فرآیندهای موجود، روش های جدید تولید، توسعه بازار و پاسخ به نیازهای جدید بازار، کاهش میزان آلایندگی ها، تحقیقات در عرصه بازیابی مواد، تلاش برای حذف برخی فرآیندهایی موجود ( همچون جایگزینی سنگ آهن به جای گندله در واحدهای احیاء مستقیم) و مواردی از این دست را آغاز کرده اند که چنین نگاهی موجب رشد چشمگیر و چندجانبه صنعت فولاد در دنیا شده است.
در این میان برخی شرکت های پیشرو در فناوری تولید فولاد، به حذف برخی از فرایندها در تولید این فلز پرمصرف روی آورده اند. این امر کاهش مصرف انرژی برق، آب و کاهش گازهای خروجی مضر را به همراه دارد.
با توجه به این موارد، کشور ما نیز برای تحقق ظرفیت 55 میلیون تنی تولید فولاد، ناگزیر به بهره گیری از دستاوردهای این حوزه است.
هرچند باید اذعان کرد که طی دو سال و نیم اخیر که اینجانب مسوولیت هدایت ایمیدرو را برعهده گرفته ام، با همت مدیران این حوزه ابتدا بر جانمایی پروژه های جدید (همچون استفاده از سواحل جنوبی کشور) و سپس بر استفاده از تجهیزاتی که مصارف انرژی را به حداقل ممکن می رساند، تاکید ورزیده ایم تا واحدهایی که در سال های آتی وارد مدار تولید می شوند، بتوانند محصولی استاندارد و قابل رقابت به بازارهای هدف ارایه کنند.
اما همزمان پیگیری هایی برای مطالعه سیستم های نوین از جمله روش به اصطلاح خشک - که مصرف آب را به حداقل می رساند- و همچنین روش هایی برای پرعیارسازی سنگ آهن های کم عیار و باطله در فرایند تولید فولاد و ... صورت گرفته و در دست انجام است.
از سوی دیگر با توجه به ذخایر عظیم زغالسنگ در ایران به ویژه حوزه طبس که میلیارد ها تن از این ماده معدنی را در خود جای داده، استفاده از روش هایی که از زغالسنگ استفاده می کند از اولویت خاصی برخوردار است با این توضیح که در افق چشم انداز، بخشی از هدف توسعه صنعت فولاد، از مسیر زغالسنگ به دست خواهد آمد.
جملگی روش های فوق در کنار ملاحظات زیست محیطی، همواره «عامل» تولید محصول رقابتی را همراه دارند. به واقع تولید محصول بدون منظور کردن عوامل تاثیرگذار در قیمت تمام شده، امری به دور از منطق اقتصادی تلقی می شود و نمی توان کارخانه ای را خارج از اصل رقابت، بنا نهاد. حال که با همت دولت یازدهم و حمایت های مقام معظم رهبری، شرایط برای ورود دانش فنی و منابع مالی مهیا شده، باید نهایت بهره را از شرایط موجود برد و زمینه را برای تولید محصولی فراهم کرد که میان تولیدات انبوه رقبای خارجی، قابلیت عرض اندام داشته باشد.
مهدی کرباسیان
منبع:
نشریه چیلان(انجمن فولاد ایران)